در بخشی از این کتاب می خوانیم که:
در سپتامبر ۲۰۰۱ برجهای دوقلوی نیویورک بهطور مشکوکی مورد حملهٔ یک هواپیمای مسافربری قرار گرفت و نکتهٔ تأمّلبرانگیز این بود که کلّیهٔ ساکنین یهودی برجها قبلاً آنها را ترک کرده بودند! بلافاصله فرمان حمله و اشغال افغانستان صادر شد و بوشِ دوّم به دلیل خاصّی که داشت پشت پردهٔ طرح مشترک صلیبیان و صهیونیستها را آشکار و علناً اعلام آغاز «جنگ صلیبی» کرد. آخر او از معتقدین شاخهای از کلیسای پروتستان به نام «اُ اَنجلیستها» میباشد که دستساخته و تحت فرمان صهیونیسم است. در سال ۲۰۰۳ پس از قریب دوازده سال زمینهسازی، مرحلهٔ دوّم حمله به عراق را فرمان داد و کار نیمهتمام پدرش را تکمیل و عراق را اشغال کرد و بنا داشتند برای عراق فرمانداری بگذارند که برای آمریکا در آن کشور همان مأموریتی را انجام دهد که «لرد کرزن» بهعنوان نایبالسّلطنهٔ انگلیس در هند انجام میداد و این شخص را معلوم کردند و او همان آقای «برمر» بود.
تأسیس پایگاه آمریکا در آذربایجان، قرقیزستان و افغانستان و تأسیس مرکزیّت ناوگان پنجم در بحرین و انعقاد قرارداد هستهای با هند و اشغال عملی و اعلامنشدهٔ پاکستان، حمایت از تجزیهطلبان سودانی و درگیر کردن ناتو بهحسب اقتضا در این اشغالگریها نشان از عملیّاتیشدن همان تصمیم اتّخاذ شده برای اشغال نظامی_ سیاسی جهان اسلام و سرکوب هر حرکت ضدّغربی و نجات صهیونیسم از انتفاضهٔ فلسطین و محاصرهٔ جمهوری اسلامی بود.
آخرین نظرات